
تجزیه و تحلیل اقتصادی ومدیریتی راهبردهای موثّر بر پیشگیری از لنگش در …
هر چند تغذیه از دیرباز به عنوان یکی از عوامل سهیم در لنگش شناخته شده است، لیکن عوامل محیطی و مدیریتی نیز میتوانند نقشهای مهمی در گسترش این بیماری داشته باشند. طراحی بهاربندها و مدیریت میتواند مدت زمانی را که گاو ایستاده است و نیز جنس سطح بهاربندی را که گاو بر روی آن میایستد، تحت تأثیر قرار داده و این عوامل به نوبه خود در بروز لنگش سهیم میشوند(مانسون و لیور، ۱۹۸۹).
شیردوشی پیاپی و گروههای بزرگ گاو، هر دو مدت زمان انتظار گاو برای دوشش را در محوطه نگهداری شیردوش، افزایش میدهند. این مدت زمان ایستادن، به همراه نوع سطح بهاربندی که گاو روی آن میایستد، میتواند وقوع لنگش را تحت تأثیر قرار دهد(مارتین، ۱۹۹۹).
در برخی از موارد، ارتباط بین عوامل محیطی و مدیریتی و زمان سرپا ایستادن گاو نسبتاً واضح است (برای دوشیدن گروههای بزرگتر زمان بیشتری لازم است، پس به طور متوسط گاوها مدت بیشتری منتظر دوشیدهشدن میمانند. در موارد دیگر، این ارتباط چندان آشکار نیست. مثلاً، شکل طراحی بهاربند مثل بستر و عرض جایگاه میتواند زمان خوابیدن را تحت تأثیر قرار داده و بنابراین زمان ایستادن را کاهش دهد، امّا این ارتباط را بایستی اثبات کرد. به هر صورت، در هر مورد برای اثبات تأثیر زمان ایستادن و جنس سطح ایستادن گاو بر بروز لنگش، نیاز به شواهد و مدارک است(قربانی و اسدالموتی،۱۳۸۲).
۲-۱۱-۱-استرس گرمایی
وقتی درجه حرارت محیط پایین تر از ۷۷ درجه فارنهایت باشد، گاوها در وضعیت راحت و خوبی به سر میبرند. هرچه درجه حرارت و رطوبت نسبی محیط بالاتر رود، حیوانات در معرض سطوح بالاتری از استرس گرمایی قرار میگیرند(هابر، ۱۹۹۶).حتّی در سطوح پایین استرس گرمایی، حیوانات به منظور دفع حرارت از بدن، شروع به لهلهزدن میکنند. در چنین شرایطی حالتی معروف به “آلکالوز تنفسی” پیش خواهد آمد. در این وضعیت گاوها کمتر نشخوار میکنند و بزاق بیشتری بیرون میدهند.این عوامل دست به دست هم میدهند تا مقدار مادّه بافری بزاق(بیکربنات) که بطور طبیعی تولید شده و وارد شکمبه میشود کاهش یابد(آرمسترانگ، ۱۹۹۴). از این گذشته، گاوها با لهلهزدن مقادیر بیشتری از CO2 را به بیرون دفع میکنند که این به نوبه ی خود pH خونشان را بالا خواهد برد. در مقابل گاوها برای حفظ تعادل پایه اسیدی مناسب، مقدار بیکربنات دفعشده توسط ادرار را افزایش میدهند. این عوامل حتّی اگر حیوانات با جیرهای متعادل و حسابشده تغذیه شده باشند ممکن است سبب ایجاد اسیدوز شود(هابر و همکاران، ۱۹۹۴).
همچنین زمان ایستادن گاوها در شرایط استرس گرمایی بیشتر است زیرا که در حالت ایستاده بازده فرایند لهلهزدن بالاتر میباشد. به این معنی که در حالت ایستاده، حیوان میتواند حجم زیادی از هوا را مبادله کند و بنابراین خنک کردن بدن در وضعیت ایستاده نسبت به حالت لمیده موفقیتآمیزتر انجام میشود. البته بسته به نوع تأسیسات، تهویه و جریان هوا، گاهی اوقات بهتر است که گاوها ایستاده باشند امّا در هر حال متأسفانه، زمانهای طولانی ایستادن منجر به بروز مشکلات سم در دامها و در نهایت لنگش خواهد شد(هابر، ۱۹۹۶).
۲-۱۱-۲-پوشش کف بستر و لنگش
مطالعات اپیدمیولوژیک، پوششهای بتونی را با شیوع بیشتر لنگش توأم دانستهاند. مثلاً، برگستن (۱۹۹۴) با مطالعه روی ۲۲ گله دریافت که علاوه بر برخی عوامل مربوط به جیره و گاو، همبستگی مثبتی بین مقدار زیاد تخریب بافت سم و سطوح بتونی وجود دارد. شواهد بیشتر در مورد اهمیت پوشش، توسط محققینی به دست آمد که اثرات جیره، پوشش و فصل را بر وقوع لنگش در گاوهای شکم اول بررسی کردند. آن ها دریافتند که گاوهای مصرفکننده مقدار بیشتر کنسانتره، نمره تخریب بافت سم بیشتری نسبت به گاوهایی داشتند که مقدار کمتری کنسانتره میخوردند، آن هایی که روی پوششهای بتونی بودند، نمره بالاتری نسبت به آن هایی که روی تودههای پلاستیکی بودند، داشتند و مهمتر آن که نوع پوشش سطوح تأثیر بیشتری روی تخریب بافت سم داشت تا نوع جیره. همچنین، گرینوف و ورمنت (۱۹۹۱) پیشنهاد کردند که سطوح بتونی میتواند در بروز خونریزی سم در گاوهای شکم اول نقش داشته باشد.
سازوکاری که توسط آن، پوشش سلامت را متأثر میسازد، شناخته شده نیست. برگستن و فرانک (۱۹۹۶) اثرات جیره و پوشش کف را در تلیسههای آبستن مورد بررسی قرار داده و قادر به تشخیص هیچگونه تفاوتی در سلامت سم در ارتباط با نوع پوشش کف نشدند. این نتایج با مطالعه اخیر تأیید شد که طیّ آن دو گروه از تلیسهها، یکی ابتدای آبستنی و گروه دیگر اوایل شیردهی در شرایط مشابه محیطی قرار گرفتند. محققین آسیبهای تخریبی شدیدتری در تلیسههای شیرده یافتند، علی رغم آن که پوشش کف برای هر دو گروه یکسان بود.
برگستن و هرلین (۱۹۹۶) درجات بالاتری از خونریزی در خط سفید سم را در بین گاوهایی که روی بتون سخت بودند، گزارش کردند. امّا تفاوتهای دیگری نیز علاوه بر نوع پوشش وجود داشت، مانند طرّاحی بهاربند. یک مطالعه اپیدمیولوژیکی دیگر ثابت کرد که پلههای جلوی آخور یک عامل خطر ابتلا به لنگش است که باعث جداشدگی خطّ سفید سم میشود. پله یا هر منبع دیگر پدید آورنده اختلاف سطح با کف بهاربند، میتواند باعث بروز مشکلات مرتبط با توزیع نابرابر وزن بین سمها و همچنین روی خود سم گردد.
۲-۱۱-۳-طرّاحی بهاربند و لنگش
برخی مطالعات، سعی در ایجاد ارتباط بین راحتی جایگاه، زمان خوابیدن حیوان و شیوع آسیبهای سم داشتهاند. در یک مطالعه برگستن و فرانک (۱۹۹۶)، دو گله صنعتی گاو شیری را با جیره و مدیریت یکسان مورد مقایسه قرار دادند. یک گله از قبل دارای مشکل لنگش در تلیسههای جایگزین بود به علاوه، گاوها در گله دارای این مشکل، زمان کمتری را به صورت خوابیده در جایگاه صرف میکردند و زمان بیشتری میایستادند و یا روی بتون بیرون جایگاه میایستادند. تنها تفاوت مطلق بین دو گله وجود کاه در بستر گروه سالم بود. وقتی مقدار زیادی کاه به بستر گاوهای دچار مشکل لنگش اضافه شد، هیچ مورد جدیدی از ابتلا به لنگش و لنگیدن دیده نشد.
در مطالعه دیگری توسط برگستن و فرانک (۱۹۹۶) روی اهمیّت مدت زمان خوابیدن بر شدّت آسیبهای سم، گاوهای شکم اول بر روی بستر یا در آخورهای فری استال با جایگاههای بتونی نگه داشته شدند. در گاوهای موجود در بستر نسبت به موقعی که در بهاربند بودند، آسیبهای سم کمتر و خفیف تر دیده شد. محققین این یافتهها را به زمان طولانیتر ایستادن و زمان کمتر خوابیدن و تغییر وضعیت از حالت ایستاده به خوابیده به دفعات زیاد نسبت دادند. در یک مطالعه توسط برگستن (۱۹۹۴)، دو گروه از تلیسهها در نواحی جداگانه در یک بهاربند جای داده شدند. یک گروه به جایگاههایی دسترسی داشتند که دارای کفپوش لاستیکی بود و گروه دیگر فاقد این امکانات بودند به علاوه جایگاه دارای لاستیک، درازتر و عریضتر بود. گاوهای گروه دوم زمان کمتری به صورت خوابیده صرف کردند و سلامت سم طی دو ماه ابتدایی پس از زایمان بیشتر به مخاطره افتاد. در نهایت نتایج این مطالعات پیشنهاد میکنند که که تأمین محیط استراحت راحتتر که به استفاده بهینه منجر شود، میتواند سلامت را بهبود بخشد.
۲-۱۱-۴-سم چینی و مراقبت از سم
در حالی که برخی لزوم مراقبت از سم را نادیده میگیرند، امّا این یک روش ضروری مدیریت بهداشت است. به طور ساده گاوهای شیری به اندازه توانایی کامل خود تولید نمیکنند، مگر آنکه از امتیاز مراقبت منظم از سم بهرهمند باشند. به علاوه، جدای از مزیت بی چون و چرای بهبود تولید، نادیده گرفتن چیدن و بهداشت سمهای خیلی بلند غیرانسانی (در حقیقت غیرمسئولانه) است. به مدیران گله توصیه میشود تا برنامههای مراقبت از سم را طوری تنظیم کنند که سمها حداقل دوبار در سال چیده شوند(قربانی و اسدالموتی، ۱۳۸۴).
فراهمی خدمات سمچینی متغیر است. برای برخی، شاید لازم باشد که خودشان سمچینی را انجام دهند. عموماً سم را باید طوری چید که جهت سطح بالایی آن به سمت دیوارههای بیرونی سم برگردد. همچنین وزن بدن بایستی به طور مساوی بین سمها توزیع شود، به طوری که پا و ساق پایینی شکل طبیعی خود را حفظ کنند. این کار فشار روی لیگامنتها، تاندونها و مفاصل را کم میکند. وقتی سمها آنقدر رشد کنند که شکل سم غیر طبیعی شود، سمچینی متعدد در یک دوره چند ماهه ممکن است لازم باشد(محبی، ۱۳۹۰).
۲-۱۱-۵-حوضچههای حمام پا
مؤثربودن حوضچههای حمام پا به طور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است. اطلاعات اندک پیشنهاد میکنند که استفاده از آن ها در گلههایی که از لنگش توأم با بیماریهای پوستی بین انگشتان و ناخنها رنج میبرند، سودمند است. حوضچههای حمام پا در درمان شرایطی که مربوط به لنگش تغذیهای، آبسهها و یا زخمهای پاشنه باشد، کمتر سودمند است. گفته میشود که مهمترین دلیل آن جذب ضعیف مواد شیمیایی حوضچههای حمام پا توسط خود سم است(میلتون، ۱۹۹۸).
حوضچههای حمام پا را بایستی در مکانهایی ساخت که گاوها مرتباً از آنجا رد میشوند. اکثراً آن را در خطوط خروجی راهروهای شیردوشی میسازند. اندازه آن متغیر است. امّا اکثراً پیشنهاد میشود که حداقل ۱۲ متر طول و ۱۵ سانتیمتر عمق برای آن لحاظ شود. این ابعاد زمان تماس و شناور شدن مناسب سم را تضمین میکند. همچنین وجود یک حوضچه آب قبل از حمام پا توصیه میشود. تمیزشدن پای گاو قبل از ورود به حمام پا، زمان تأثیر مواد شیمیایی حمام پا را افزایش میدهد(قربانی و اسدالموتی،۱۳۸۲).
حمام مرطوب سولفات مس
محلول ۱۰ درصد آن برابر است با ۶/۵ کیلوگرم از آن در ۱۰۰ لیتر آب است. آب داغ حلشدن را تسریع میکند. افزودن مقدار کمی سرکه به حل شدن سولفات مس در آبهای سخت کمک خواهد کرد. منطقاً محلول باید تمیز باشد، چرا که مدفوع گاو آن را غیر فعال میکند. نباید اجازه داد تا سولفات مس با فلزات در تماس باشد، چون خاصیت خورندگی دارد و فلزات میتوانند سولفات مس را غیر فعال کنند(بازلی و پینسنت، ۱۹۸۴).
سولفات مس برای پا سوزآور است و نباید غلظتهای بالاتر از ۱۰ درصد آن را مرتباً مورد استفاده قرار داد(بازلی و پینسنت، ۱۹۸۴).
حمام خشک سولفات مس
برای تهیه حمام خشک سولفات مس باید یک قسمت مس پودرشده را با ۹ قسمت سنگ آهک رقیقشده مخلوط کرد ولی در بیشتر گاوداری ها نوع مرطوب حمام سولفات مس رایج است(بازلی و پینسنت، ۱۹۸۴).
فرمالین
محلول ۵ درصد فرمالین برابر است با ۴ لیتر فرمالدئید ۳۶ درصد و ۹۶ لیتر آب. استشمام آن بسیار سوزآور بوده و تنها بایستی در محوطههای باز استفاده یا مخلوط شود. همچنین بسیار برای پوست سوزآور بوده و نباید در غلظتهای بیش از ۵ درصد آن را مرتباً استفاده کرد. استفاده مکرر از فرمالین، سم را سخت خواهد کرد. هر مقدار از محلول باقیمانده در حمام بایستی دور ریخته شود و در هر بار استفاده مخلوط تازهای از آن درست کرد. از طرف دیگر، تبخیر میتواند غلظت محلول را شدیداً بالا ببرد. بیش از ۲۵۰ کیلوگرم آن را نبایستی به هیچ عنوان در یک محل نگهداری کرد(برگستون و فرانک،۱۹۹۶).
سولفات روی
محلول ۲۰ درصد آن برابر است با ۳/۱۵ کیلوگرم سولفات روی منوهیدرات (۳۶ درصد) در ۱۰۰ لیتر آب. این محلول برای پا سوزآور نبوده و هر روز میتوان از آن استفاده کرد. در نهایت باید یادآوری کرد که مؤثر بودن کنترل مشکلات پا در گاوها، واقعاً شناخته شده نیست و مطالعات در این مورد بسیار معدود هستند(قربانی و اسدالموتی،۱۳۸۲).
۲-۱۲-کاهش لنگش از طریق انتخاب ژنتیکی
در مقایسه با گذشته، امروزه گاوهای شیری با چالشهای مختلف محیطی و مدیریتی روبرو هستند. جیرههای پر انرژی ساخت کف بهاربندها با بتون، به طور مداوم در معرض شرایط نامساعد قرار گرفتن و حتّی افزایش وزن بدن، عوامل تهدیدکنندهای هستند که احتمال لنگش را افزایش میدهند. در حال حاضر در شرایط تنشزای مدیریتی ترکیب و شکل دست و پا از اهمیّت بیشتری برخوردار است. این مسئله را باید بپذیریم که ساختار دست و پا نسبت به تولید شیر یا قد و اندازه گاو ضعیف است. با وجود این، وراثت پذیری صفات دست و پا آن قدر است که بتوان تخمینهای قابل قبولی از آن به دست آورد. اعتبار اعداد ژنتیکی با افزایش اندازه جمعیت و استمرار ارزیابی افزایش مییابد. برای درک کامل اصول ژنتیکی جهت کاهش لنگش، ضروری است که با آناتومی و مکانیک زیستی دست و پای سالم آشنا شویم(قربانی و اسدالموتی،۱۳۸۲).
۲-۱۳ساختار ظاهری دست و پا
از دیدگاه حذف ناخواسته، بعد از مشکلات تولید مثلی (۶۸ درصد بنا بر هر دلیلی) بیشترین عوامل حذف شامل پاندولی شدن PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و مشکلات شیردوشی (۸/۲ درصد) ورم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و ازدیاد شمارش سلول های بدنی (۳/۲ درصد) و لنگش (۹/۱ درصد) میباشد(دور و همکاران، ۱۹۹۷). به همین دلیل، دست و پا در قضاوت گاوهای شیری ۲۰ درصد از کل نمره را به خودش اختصاص میدهد که بعد از امتیاز سیستم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)ی (۴۰درصد) در مقام دوم قرار میگیرد. امتیاز دست و پا شامل خصوصیات دست و پا و سم میباشد. دو تا از صفات سم شامل زاویه سم و عمق سم میباشد. دست و پا بر اساس کیفیت استخوان و ظاهر پا از بغل و پشت ارزیابی میشود. در ادامه هر کدام از این صفات مورد بررسی قرار خواهند گرفت(دور و همکاران، ۱۹۹۷).
زوایه سم
زاویه سم ۲۵ درصد از امتیاز دست و پا را به خودش اختصاص میدهد. زاویه سم، زاویه بین دیواره سم جلو را با کف سم اندازه گیری میکند. مک دانیل (۱۹۹۴) از سه مطالعه جامع جداگانه نتیجهگیری کرد که سمهای زاویه بلند رابطه مثبتی با افزایش عمر گاو در گله دارند.
عمق پاشنه
عمق پاشنه نیز ۲۵ درصد از نمره یا امتیاز دست و پا را به خودش اختصاص میدهد. محل اندازهگیری این صفت، بلافاصله بین خط مویی در قسمت عقبی خارجی پای عقب تا کف زمین میباشد( مک دانیل، ۱۹۹۴).
کیفیت استخوان
کیفیت استخوان نیز ۱۵ درصد از امتیاز در نظر گرفته شده برای دست و پا را به خود اختصاص میدهد. کیفیت استخوان با پهنی و تمیزبودن استخوان در قسمتهای درشتنی یا ساق پا، زانو و استخوان ران ارزیابی میشود. بهترین نمره (۹) نشانگر استخوانی است که خیلیپهن بوده و هیچ برجستگی در تمام دست و پا ندارد. کیفیت استخوان بازتابی از سرحال بودن و گردش مناسب خون در پا و عدم تورم مفاصل است. رابطه قوی و مثبتی بین کیفیت استخوان و توانایی شیردهی و تولید شیر وجود دارد(دور و همکاران، ۱۹۹۷).
ظاهر پا از پشت و زاویه بغل
ظاهر پا از زاویه بغل: ظاهر پا از زاویه بغل معمولاً به طرز قرار گرفتن پاهای عقب اشاره میکند و بیانکنندهی زاویه انحنای زانو از بغل است. این صفت ۱۵ درصد از نمره دست و پا را به خود اختصاص میدهد(قربانی و اسدیالموتی،۱۳۸۲).
مک دانیل (۱۹۹۴) نشان داد که زاویه متوسط با افزایش طول عمر رابطه دارد، ولی در عین حال نشان داد که وراثتپذیری آن کمتر از وراثتپذیری سم است. کاناداییها نشان دادند که زاویه زانو از ۱۳۵ درجه تا ۱۷۰ درجه متفاوت است و بهترین زاویه ۱۵۷-۱۵۰ درجه میباشد.
ظاهر پا از زاویه پشت
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |