شما مسئول احساسات دیگران نیستید. اجازه ندهید دیگران شما را متقاعد کنند. پنج کلمه مخوف “شما به من احساس می کنید …” چیزی جز مشکل نیست. آنچه در اینجا به سادگی اتفاق می افتد این است که شخصی شما را مسئول بارهای احساسی خود می کند. این چمدان ربطی به شما ندارد. آنچه شما هستید فقط یک “محرک” برای مسائل عمیق ، احساسی و دوران کودکی است که آنها به آن پرداخته نشده اند. به تجربه مکرر نیاز دارید تا در طرف مقابل احساسات دیگران را بپذیرید تا بدانید که هرگز مربوط به شما نیست و همیشه مربوط به شخص دیگر است. در اینجا چند روش برای محافظت از خود و حفظ شخص دیگر در زندگی وجود دارد:
1- شادی دیگران را متوقف کنید
آیا شما آن کسی هستید که به نظر می رسد همه کالاها را به یک رابطه می رساند و طرف مقابل از بودن با شما “بسیار خوشحال” است؟ آیا وقتی کسی به شما می گوید که چقدر او را خوشحال می کنید پرتو می گیرید؟ متوقف کردن. اینها پرچم های قرمز رنگی هستند که شما در معرض پیچیدگی روابط دیگر قرار می گیرید ، جایی که هیچ چیز تغییر نمی کند. مراقب کسی باشید که ادعا می کند شما منبع خوشبختی شما هستید. این یک بار است که هرگز نمی خواهید آن را بر دوش بگیرید زیرا آنها را ناامید خواهید کرد ، و شاید آنها هرگز اجازه ندهند که آن را فراموش کنید.
2- مرزهای سالم داشته باشید
از خود در برابر بیش از حد اشتراک گذاری محافظت کنید. اینها افرادی هستند که در اولین ملاقات داستان زندگی خود را برای شما بازگو می کنند. آنها چیزی را در مورد شما می بینند که می تواند به آنها کمک کند. آنها یا به یک دوست یا یک درمانگر نیاز دارند ، که شما هیچ یک از آنها کاملاً غریبه نیستید. اگر خیلی زود از خط عبور کنید ، خود را در حال حل و رفع مشکلات آنها در زمانی که باید به مشکلات خود رسیدگی کنید ، پیدا خواهید کرد.
3- زود صداقت کنید
وقتی احساس عجیب و سنگینی را تجربه می کنید وقتی احساس گناه می کنید یا احساسات دیگران را فرسوده می کنید ، صحبت کنید. به وضوح بیان کنید که احساس ناراحتی نمی کنید و به آنها یادآوری کنید که آنها مسئول اقدامات و تصمیمات خود هستند. با احترام از تلاش آنها برای صحبت از طرف شما و بیان احساسات خود خودداری کنید. منحرف شوید و به آنها اطلاع دهید که دیدگاه ها و ایده های خود را دارند ، نه شما.
4- فشار نکنید
ایجاد این نوع مرزها با عزیزان می تواند یک چالش باشد. خیلی زود می تواند نتیجه معکوس داشته باشد و شما را شبیه بی اهمیت بودن نشان دهد. با هر گفتگو ، یک گام دیگر به عقب بردارید و فاصله احساسی ایجاد کنید. در این مورد اقدامات بلندتر از کلمات صحبت می کنند. از ساختن یک آهنگ بزرگ و رقص در مورد عدم پذیرش احساسات و درام احساسی خود اجتناب کنید. فقط انجامش بده با لحنی محکم اما ملایم ، تأیید کنید که انتخاب ها ، تصمیمات و واکنش های آنها به تنهایی مربوط به آنها است. به خودتان قول دهید که هر چه تصمیم می گیرند شما به طور خودکار آن را قبول نمی کنید.
5- مشاوره دادن را متوقف کنید
خیلی آسان است که بخواهید به یک دوست کمک کنید و او را احساس بهتری کنید. شما با امید احساسات طرف مقابل را احساس می کنید. با این حال ، آنها هرگز انجام نمی دهند. شما توصیه می کنید ، اما آنها به ندرت از آن استفاده می کنند. سپس از خود می پرسید که چه اشتباهی کرده اید یا آیا بیشتر به آنها آسیب رسانده اید. از شخص بپرسید که به چه چیزی نیاز دارد. با دقت گوش کنید. آنها شروع به بررسی مشکلات خود می کنند و راهی برای مقابله با آنها پیدا می کنند. اجازه دهید دیگران کارهای سنگین را انجام دهند و بیاموزند که چگونه خود را تقویت کنند. اگر آنها مشاوره شما را می خواهند ، آن را درخواست می کنند.
شما نمی توانید همه کسانی را که باعث ناراحتی شما می شوند از زندگی حذف کنید. ممکن است بیشتر از دیگران از آنها درباره خود یاد بگیرید. پذیرفتن احساسات دیگران احساس ناامیدی ، احساس گناه و افسردگی مشابهی در گیرنده ایجاد می کند زیرا همه ما احساسات مشابهی داریم. برخی از آنها راحت تر از بقیه فعال می شوند. یاد بگیرید که ابتدا به احساسات خود احترام بگذارید و اجازه دادن به دیگران برای انجام این کار بسیار آسان تر خواهد بود.
